شب تنهایی

شب تنهایی من

شب تنهایی

شب تنهایی من

۸۳ مطلب با موضوع «LOVE» ثبت شده است

 آرزو میکنم تو جیب لباست پول پیدا کنی...
آرزو میکنم یه موزیکی که خیلی وقته دنبالشی و هیچ اسمی ازش نمی دونی رو یهو یه جایی پیدا کنی...
آرزو میکنم وقتی دارن ازت تعریف میکنن تو اتفاقی رد بشی و بشنوی...
آرزو میکنم اونقدر بخندی،بخندی که از چشات اشک بیاد...
آرزو میکنم یه بویی که باهاش خیلی خاطره خوب داری یه جا به مشامت بخوره...
آرزو میکنم وقتی حواست نیس ببینی که یکی که دوست داره داره خیلی عمیق وبا حس مثبت و لبخندرضایت نیگات میکنه...
آرزو میکنم یه چیزی که کوچیکه ولی فک نمی کردی حالا حالا ها داشته باشیش یا اتفاق بیوفته رو بدست بیاری...


چنــدان هـــم دور نیستــــی ؛

فقط به انــدازه ی یک نمیـــدانم از مــن فاصـــله گـرفتــه ای !

آری ، "نمیـــدانم" کجـــایی ؟

حس و حالم خوش نیست   

 همه چی داغونه

یکی باید باشه

 تو رو برگردونه

گم و گورم دورم   

 گیج و ویجم خستم

بس که پای پلکمو 

به دل در بستم

پشت سر ویرونه

  روبرو دیواره

داره از ابر سیاه

 دردسر می باره

دل مغرور اما   

 دست و پا نمی زنه

سنگ از آسمون بیاد 

 صخره جا نمی زنه

چشماتو به روم ببند 

خدا چشمش بازه

زندگی با گره هاش

  آدم و می سازه

هر کی دل ببره

از رو زمین قد میکشه

کی آسمونیه

لایق ستایشه

اگه رفتن نرسیدن

توی تقدیر منه

جرمه بی بخشش من

 رنگ عاشق شدنه

 در کشور ما شاهی بود برای سرگرمی خود بازیی ساخت که دونفر  بر روی ترازو بروند وهرکس وزنش کمتر بود کشته شود. که از بخت بدم من و یارم روبروی هم افتادیم من برای   اینکه یارم زنده بماند 10 روز غذا نخوردم روز مسابقه من خود را سبک گرفتم غافل از اینکه  یارم به پاهای خود وزنه وصل کرده بود....

تو دنیای من هیچکسی جز تو نیست

منم با یه خونه یه دونه اتاق

همه صورتم خیسه گریه ست بزار

همین جوری تاریک بمونه اتاق

 

از این خونه لعنتی خسته ام

من افسردم از وقتی عاشق شدم

جای زندگی توی آغوش تو

دارم زندگی میکنم با خودم

 

من حتی واسه درد و دل کردنم

کسی رو ندارم که درکم کنه

من عاشق شدم عاشق اون کسی

که هر لحظه تونست ترکم کنه

 

من عاشق شدم عاشق اون کسی

که اصلا نمیدونه چی میکشم

کسی که به من بی توجه شده

که حتی نمیفهمه دلتنگشم

 

از این خونه ساکت و این اتاق

از اینکه بهش خیلی وابسته ام

از این حس تنهایی لعنتی

از اینکه نفس میکشم خسته ام

 

من حتی واسه درد و دل کردنم

کسی رو ندارم که درکم کنه

من عاشق شدم عاشق اون کسی

که هر لحظه تونست ترکم کنه

َُیک روز میرسد ...

یک ملافه ى سفید

پایان میدهد ...

به من ...

به شیطنت هایم ...

به بازیگوشى هایم ...

به خنده هاى بلندم ...

روزى که همه با دیدن قطعه عکسم بغض میکنند و میگویند :

دیوانه، دلمان برایت تنگ شده ...

پس کجایى؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!

ثـــــانــیـــــــه ثــــــــانــیـــــــــه فــــــرامـــــــــوشــــــــــــــ شـــــــــدنـــــــم را مـــــــــــی شـــــنـو م. . . . .

مــــیـدانــــــی ؟

همه را امـــتــحــــان کــــــــــــــرده ام !قرص خــــواب و مـسکن، روانـشـنــــاس خــــنـــده هـای زورکــــی . . .

هـنـدزفـری تـوی گـوش و گــــریــه کـردن. . .ســــیـگــــــــــــــار و . . .

دوســتـــــــــــان جـــــدیــد. . .

دل من این حـــــــــرفـهـا حـــالـیـش نـمیشود !وجــودتــــــــ را مـیـخـــــــــــواهـم . . .

بــــــــرگــــــــرد.



این روز ها حسابی دورم شلوغ است!

دیــگــر تــنــهــا نــیــســتــم وقتـــی یــادت هست!!!

 خاطراتت هست!

غمت هست!

غصه ات هست!

 فقطـ نمی دانـــــــم چـــرا گــریه می کنـــم؟؟؟!!!