تو که می دونی نمی تونی باهم باشیم

دِیـزی: تـو کـه میــدونی نمیتونیــم با هـَـم بآشیــم پـس چـرا نمیری؟؟؟!
گتسبی: میــتـرسـم...
دِیـزی: از چــی میــتـرسی؟؟؟!
گتسبی:از جدایـیـت ... جدا شـدن ازت مـثل پریـدن از یـه ساخـتمون8 طبـقه میـمونه شـآیـد زمــین بخـورم و نمیرم اما هنوز بـه زمیــن نــرسیده از تـرس "مـُـردن" "مـیمـیـرم"

تو چشات نگها می کنن می خندن

تو میشی پله بقیه بالا میرن ازت 

 تو چشات نگا میکنن بهت میخندن...

هـــــــــه

ما آدما

 ما آدما هَنوز مِثلهـ بَچگیامونـ 

 کَسیـ رو کِهـ بیشتَر باهامونـ 

 بازیـ میکُنهـ رو

  بیشتر دوستــــــــ❤ــــــ داریمـ

یا تنهان یا قراره تنها شن

ادما دو دستن
یا تنهان یا قراره
تنها شن !

فکر نکن بات تاب میخورم خبریه

فکر نکن بات
تاب میخورم خبریه !
نه عزیزم ما
خر سواری تفریحمونه !

اگر پرسید؟

ااگه پرسید ازت
هنوز تو فکرمی
بخند بهش بگو : یه تجربه بودم همین .. !

بی حجال ها هم روزی با حجاب می شوند

بی حجاب ها
هم روزی
با حجاب
می شوند
یادت نره خوشگلههههه !!

اگه وارد قلب یه نفر بشی

آقا پسر ، دختر خانومی که داری این متنو میخونی تا آخرش بخون
 میدونستی اگه تو با یه نفر وارد یه رابطه شدی و اونو به خودت عادت دادی تو ناخداگاه واسش یه تکیه گاه میشی ؟
شاید به نظر تو حتی یه جمله ساده " دوست دارم " هیچ تاثیر خاصی روی اون نداشته باشه ولی اون با همین یه جمله تو رو وارد قلبش میکنه ...
همه و همه لحظه عادت کردن به هم دیگرو حس میکنن
از اون لحظه به بعد تو دیگه نمیتونی جا بزنی پشیمون بشی یا هر چیز دیگه ای و به هر دلیلی از پیشش بری
با رفتن تو ، تمام اون تکیه گاه آرامشی که داره نقش بر آب میشه
هر لحظه با دیدن چیزای مختلف یاد تو و خاطرات با تو میوفته
خاطراتی که خیلی خیلی سخت فراموش میشن و شاید هرگز ...
همزمان با غرق شدن تو خاطرات قشنگ گذشته یه بغض خیلی بزرگ و غیر قابل وصف سراغش میاد بغضی که با همه ی بغض های دیگه فرق داره
بغضی که خیلی راحت میشد جلوشو گرفت و با بودن کنارش تبدیل به یه آرامش قشنگ بشه
اون بعد از تو روحیشو خودشو زندگیشو میبازه
و خیلی طول میکشه تا دوباره به روال عادی زندگیش برگرده
 شاید از بین همه کسایی که این متنو میخونن فقط و فقط یک نفر بتونه به این حرفا عمل کنه و همین ارزش داره که قلب یک نفر ، دیگه #نمیشکنه و میتونه عاشقونه و با آرامش زندگی کنه

یادته یه روز بهم گفتی

یادته یه روز بهم گفتی :اگه خواستی گریه کنی برو زیر بارون گریه کن
 تا کسی گریتو نبینه
گفتم :اگه بارون نیومد چی
گفتی: وقتی چشمای قشنگ تو گریه میکنه اسمون هم گریش میگیره
گفتم : یه خواهش دارم اون موقع منو تنها نزار
گفتی : به چشم
حالا من امروز دارم گریه میکنم آسمونم نمیباره و تو هم اون

دور دورا ایستادی و داری بهم میخندی

اگه بودی بگه داشتمت

اگر بودی ..؟ اگر داشتمت ..؟ جوری در اغوش می فشردمت ... که حتی عقربه های ساعت هم ....! جرات نکنند ... از ان لحظه عبور کنند ... و من به اندازه ی تمام ..؟ نداشتن و نبودنهایت ... تو را "نفس" بکشم ...... و با هر نفس در تو تمام شوم ..؟ " نفسم " در تو تمام شوم ........!!! امشب .!. این تموم ارزوی من بود ! "نفس" !   -----------------------------------------------------------------------------------------------------